سن رابطه عاطفی و جنسی:
اخیرا با توجه به پرونده ای اظهار شدکه
یک دختر۹تا ۱۴ساله مشغول یک رابطه عاطفی بوده است که در سن۱۴سالگی پی میبرد
که پسر به هیچ وجه علاقه ای به او نداشته است. و در آخر به خودکشی با تیغ تصمیم می گیرد.
به چه علت سن رابطه عاطفی و جنسی کم شده است؟
امروزه رابطه با جنس مخالف تا ۱۴ سالگی کم شده است. در حالیکه دوستی دختران و پسران با مسئله
عاطفی شروع می شود و در پایان به رابطه جنسی و حتی با تعدادی از افراد بودن کشیده می شود.
سن رابطه جنس مخالف تا ۱۴ سالگی کم شده است
طبق تحقیقات صورت گرفته ۴۰ در صد از دختران قبل از داخل شدن به دانشگاه با جنس مخالف خود
رابطه داشته اند و ۲۰ در صد دیگر رابطه خود را قطع نموده اند ، پس ۶۰ در صد آنها رابطه با جنس
مخالف خود را پیش از ۱۸ سالگی شروع کرده اند.
همچنین حدود ۴۰ در صد این اشخاص هنگامی رابطه خود را آغاز کرده اند که سن آنها کمتر از ۱۴ سال
بوده است ، یعنی راهنمایی بوده اند.
۸۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران یا جنس مخالف خود رابطه دارند و امکان دارد رابطه جنسی هم
داشته باشند. در صورتیکه خانواده و مدارس از آن آگاهی ندارند.
به عنوان سوال اول شما دلیل کاهش سن آغاز ارتباط عاطفی در بین نوجوانان در چه چیزی
می باشد؟
موقعیت خانواده های جوامع ما با توجه به وضعیتی که دارند و با توجه نبود توانایی هایی که خانواده را
به سوی خانواده سلامت می کشد موجب می شود که نوجوانان بر طبق این شماری که وجود دارد به سوی
این ارتباط عاطفی بروند.
به دین معنی که پوچ بودن عاطفی در سیستم خانواده نوجوان را به این راه می کشد که یک جای دیگر
این پوچی را پر می کند مانند اسفنجی که جای خالی داشته باشد و ما آن را با هر مایعی پر کنیم حالا
چه مایع بد یا خوب باشد اسفنج آن را به خود جذب می کند.
متاسفانه در جامعه ما و در سیستم نظام امروزی خانواده های ما ، این پوچ بودن بزرگ می باشد و خانواده
امکان دارد وقت نداشته باشند و درگیری خاصی داشته باشند . خانواده معالجه گر ، هم به عامل مشکلات
بر می گردد به نبود صمیمی بودن و رابطه با نوجوان خود اتفاقی که رخ می دهد که این نوجوان باید پوچی
عاطفی را به هر طریقی پر کند و بازسازی کند.
اگر این این پوچی در دوران راهنمای و دبیرستان موجود باشد رابطه عاطفی صورت می گیرد که صدمه های
زیادی راه به همراه دارد که این صدمه ها می تواند در آینده این اشخاص دشواری هایی به وجود بیاورد.
زیرا معمولا در صورت مخفی کردن هم این رابطه شکل می گیرد و قطعا این دوران پر از عیب امتداد پیدا
می کند.
خبر دیگری که توسط معاون جوانان رسیده است این می باشد که اکثر این رابطه در عوض
روابط عاطفی به سوی روابط جنسی می روند . دلیل این امر آن هم در سن کم چه می دانید؟
روابط جنسی به با توجه به علم زوج و خانواده درمانی وقتی رخ می دهد که دو شخص احساس صمیمی
بودن زیادی داشته باشند.
روابط جنسی دو علت دارد یک دلیل آن مبحث روانشناختی همان جریان صمیمی بودن است . یک
علت دیگر به مبحث فیزیولوژی و مبحث هورمونها یعنی عملکرد خالی کردن جنسی که به صورت
عینی رخ می دهد.
مبحث فیزیولوژی می تواند در این معمولی باشد؟
خیر. این پیشامدی که صورت می گیرد این می باشد که آن پوچی عاطفی که در سیستم خانواده موجود
می باشد به خاطر نبود یک نظام سلامت که بشود توانایی های لازم را به نوجوان یاد داد و همچنین آن
مخفی کاری به این روابط جنسی کشیده می شود .
مخفی کاری متاسفانه به صورتی جا افتاده است که حتی بزرگسالان هم هنگامی که داخل یک روابط عاطفی
می شوند به علت اینکه در سیستم بیرونی دچار اشکال نشوند به موقعیت هایی روی می آورند که بی سرو
صدا باشد. حالا در آن موقعیت بی سر و صدا حس صمیمی بودن دروغی می کنند و شخص را به سوی
رابطه جنسی می کشد.
دلیل آغاز این رابطه ها همان پوچی عاطفی می باشد و رابطه جنسی به عنوان نتیجه ای
ناخودآگاه به وجود می آید؟
دقیقا . با در نظر گرفتن این تفسیرات به این صورت رخ می دهد و متاسفانه عملی نمی شود انجام داد
که روابط جنسی به آنجا نرسد.
یک قسمتی از رابطه ها باز می گردد به نظام محیط مجازی که در دسترس نوجوان قرار می گیرد و دنیای
تحرک که در آن رخ می دهد و به آسانی در اختیار آنها می باشد و این هم نوعی افزایش دهنده این رابطه
می باشد.
ولی یکی دیگر از پر اهمیت ترین عامل محدود کننده در چنین رابطه ای باز می گردد به نبود توانایی و
علمی که این نوجوانان باید در راه انداختن رابطه عاطفی داشته باشند. این امر خیلی مهم می باشد.
وظیفه آموزش کنترل رابطه در سن نوجوانی بر عهده آموزش و پروش می باشد ، که باید آن را انجام
بدهد. اینکه توانایی های لازم را به آنها یاد بدهند که احتیاج عاطفی به چه چیزی گفته می شود و باید
این مسئله را حل کند.
دلیل آغاز این روابط ها همان پوچی عاطفی می باشد و رابطه جنسی به عنوان نتیجه ناخودآگاه
صورت می گیرد.
اگر این یادگیری نباشد شخص هیچ آگاهی پیدا نمی کند و به همین دلیل می باشد که ما با رجوع
کنندگانی مواجهه می شویم که روابط عاطفی را به سوی روابط جنسی پیش رفته اند و از این کار ناراضی
می باشند.
این رابطه در سن کمتر شروع می شود و امکان دارد تا زمان طولانی امتداد پیدا کند ، بر آینده و
ازدواج این نوجوانان چقدر موثر می باشد ؟
اشکالی که در این نوع روابط موجود می باشد این است که اگر به روابط جنسی گرایش پیدا کند با توجه به
آن محدودیت هایی که در جوامع داریم ازدواج آن ها به علت فشار می باشد نه از روی عقل.
در روابط دختر و پسر در سنین نوجوانی بیشتر خانوم ها از تمام توان خود برای خرج استفاده می کنند
که شخص را به یک روابط ازدواجی گرایش دهد. این ازدواج اگر رخ بدهد بر طبق یک فشار می باشد نه
یک روابط بر اساس عقل . یک فشار انگیز که یک شخص داشته و حالا در پایان آن به سوی ازدواج می رود.
این روابط ، زیرا یک روابط سلامتی نمی باشد مشکلات را افزایش می دهد . به نظر ما روانشناسان خانواده ،
ازدواج مانند موجود زنده به دنیا می آید یعنی آن دو شخصی که قصد ازدواج دارند آن را به وجود می آورند،
مانند یک نهالی می باشند که آن را می کارند و قطعا اگر این امر را به طور صحیح صورت نگیرد قطعا ازدواج
دارای فشار تاثیر گذاشته است که برای آن خانواده آینده روشنی را نمی شود تصور کرد.
یکی دیگر از عوامل پر اهمیت که در شمارش به آن اشاره شد بدون بیان رقم و درصد رابطه ها
با چند نفر به طور همزمان در بین نوجوانان زیاد می باشد . شما منبع این عوامل را در پوچ بودن
عاطفی در خانواده مشاهده می کنید یا باید به طریق دیگری آن را مورد بررسی قرار داد؟
متاسفانه موقعیت های به وجود آمده که من را به سوی این بررسی برده که یک سرطان اجتماعی رخ
داده است و دیر یا زود این سرطان جان خانواده ها را به خطر می اندازد.
این که شما می گویید باز می گردد به همان داستان یعنی این حادثه در حال اتفاق افتادن است ، به دلیل
اینکه سرپرست خانواده کار عمده را قادر نیستند انجام دهند یا نظام قانونی به طریقی می باشد که نمی شود
کاری کرد.
مثل این می ماند که یک سونامی رخ داده است و همه را با خودش می برد. این سونامی رابطه با چند
نفر را دربر می گیرد و قطعا خیلی از خانواده ها از زندگی موفق نا امید می شوند.
پس در این موارد خاص که نوجوان به سوی رابطه هایی می روند با چند نوع یا به چندین صورت
با تعداد زیادی فرد به آن زلزله هایی که در سیستم های اجتماعی جوامع رخ داده است ، باز می گردد.
ما این موضوع را در کشورهای دیگر خیلی کم مشاهده کرده ایم. در کشورهای اروپایی وقتی یک شخصی
ولی برایش تعیین می شود در یک رابطه تا نتیجه آن رابطه معین نشود سراغ رابطه دیگری نمی روند.
اما متاسفانه در کشور ما میان بزرگسالان هم دیده می شود و حالا در جوانان و نوجوانان هم مشاهده
می شود.این رابطه های ناپسند می باشد و اشکالات زیادی را برای سیستم خانواده در آینده
و همه جوامع در پی خواهد داشت.
دکتر اقلیما عقیده دارند که برای مردانی که بیشتر از ۴۰ سال در تمام دنیا معمولی می باشد که
برای زمانی به دنبال روابط با فرد دیگری از به جز همسر خود باشند . اولا شما تا چه اندازه ای
این امر را قبول دارید و دوما آیا ریشه رابطه های مختلف که نوجوانان الان به سوی آن می روند
در همین امر می باشد و طور مثال از پدر خود سرمشق می گیرند؟
در مبحث علمی و روانشناسی یک نظریه وجود دارد به نام نظریه اریک اریکسون ، که نظریه خیلی
قوی می باشد. این نظریه به مرحله های زندگی انسانی مربوط می باشد.
مرحله های رشد اجتماعی هیجانی اریک اریکسون
طفولیت
نوباوگی
اوایل کودکی
اواسط و اواخر کودکی
نوجوانی
اوایل بزرگسالی
اواسط بزرگسالی
اواخر بزرگسالی
یکی از مرحله ها برای نمونه مبحث شخصیت یابی دوره جوانی می باشد که اشخاص به سوی شخصیت یابی
می روند. این مرحله در دوره نوجوانی اول رخ می دهد که دوران آن واضح است : از ۱۰، ۱۱سال تا ۲۰
سالگی. دوره دیگر داریم که بلوغ دوم نام دارد که در دوره میانسالی رخ می دهد. اکثر انسان ها به خصوص
آنهایی که در دوره شخصیت یابی اشکال داشته اند. در دوره هویت یابی اول دوباره مبتلا به نا آرامی
می شوند.
این اشخاص قصد دارند در همه باورها و حتی دوستی خود تجدید نظر بکنند. تغییرات دیگری در مسائل
دیگر هم به وجود می آید. همچنین اگر به شمارش های خیانت بر طبق سن و سال مشاهده کنیم اکثر
اشخاص در این دوره خیانت می کنند.
همچنین شمارش دیگری از طلاق هم موجود می باشد که اگر با دقت بیشتری بنگرید طلاق ها در این
دوران افزایش یافته است که قطعا رییس انجمن ممد کاری منظور خود از این مبحث این می باشد که
این “دوباره برآمدگی ” دوباره پدید می آید و اشخاص را در این دوران دچار صدمه می کند.
نوجوانان در دوران بلوغ اول می باشند و والدین آنها در دوره بلوغ دوم پس
یک پریشانی رخ می دهد.
که در این صورت باید مشاوران خانواده به تعداد خانواده های ایران به طور یک سیستم قابل دسترس
باشند تا از این مرحله به خوبی آموزش ببیند در حالیکه دچار صدمه نشوند.
شما با تجربه خود در زمینه مشاوره خانواده ، تصور می کنید چه راه حلی را برای به وجود آوردن
زمینه رابطه سلامت و پر از فایده برای نوجوانان می توان در نظر گرفت؟
اگر من بخواهم از ابتدای هرم آغاز کنم پیشنهاد من به ریاست جمهور و قانون گذاران این می باشد که
وزارت خانواده را تاسیس کنند.
زیرا ما اگر به جامعه نگاه کنیم واحد هایش را خانواده تشکیل می دهد و اگر این خانواده سرپرست
نداشته باشد دچار صدمه می شوند و با دیدن شمارش ها با اکراه مشاهده می کنیم که چقدر خانواده ها
دچار مشکل می باشند.
پایین ترین سطح به خانواده ها مربوط می شود. نباید خانواده ها را آزاد کنیم تا سازمان ها بخواهند
فعالیتی بکنند ، زیرا زمان زیادی می برد. ما باید بیاییم به تمام خانواده ها را بررسی کنیم.
هر خانواده ای باید دارای مشاوره باشد. یعنی در بهترین موقعیت ممکن بدین منظور خانواده ای که
دارای موفقیت باشند اشکالی ندارند . باید مشاوره خانواده در جوار آنها باشد و خانواده ای هم که دچار
آسیب شده است باید مشاوره خودش را داشته باشد.
خداروشکر ما این مرکز مشاوره ها را تحت نظر بهزیستی و سیستم روانشناسی و مشاوره ای داریم. مردم
می توانند با رجوع به این مرکزها خدمات را بگیرند که این مشکلات به وجود نیاید و از همه اتفاق های
بد پیشگیری کنند که در دنیای امروز در خانواده ها وجود دارد.
این هرمی که شما می بینید اگر بخواهیم آن را بازتر کنیم در پایین ترین قاعده آن فرد می باشد.
به عقیده شما شخص به چه صورت می تواند به طرفی برود که از رابطه بدون سلامت دوری کند ؟
آیا اصلا نقشی برای خود شخص ارزش قائل می شوید؟
خود نوجوان در حقیقت فقط سیستم آموزش و پروش توانایی کمک به آنها را دارد. یعنی برای نوجوان یک
سری روش ها که دشوار نمی باشد را درباره کنترل کردن رابطه عاطفی و احتیاجات عاطفی خود آنها یاد
می دهند و سرپرست این امر می شوند.
زیرا ما خانواده هایی را می شناسیم که والدین خود آنها دارای اشکالات خاصی می باشند و توانایی رسیدگی
به فرزندان خود ندارند ، احتیاج می باشد که آن فرزند با توجه به آموزش هایی که دیده است خودش را
کنترل و مدیریت کند. این می باشد که ما احتیاج داریم به اینکه سیستم آموزشی این توانایی ها را آموزش
دهند.
مخصوصا اگر در مورد نقش شخص آنطوری که انتظار شما می باشد بیان کنم این می باشد که :
از فرد انتظار همچین خود آموختن را نباید داشت مگر آنکه نوجوان آنقدر استقلال داشته باشد که
توانایی رجوع به مراکز مشاوره داشته باشد . متاسفانه مشاوران مدرسه ای این دوره ها را آشنایی ندارند یا
رشته آنها مشاوره نمی باشد که بتوانند در این خصوص به بچه ها کمک کنند و برای آنها پند و نصحیت
بگویند در این صورت بچه ها فراری می شوند و نتیجه ای نمی گیرند.
منبع :سن رابطه عاطفی و جنسی– مشاوره جنسی