با کمی تمرین می توان متوجه دروغ دیگران شد زیرا هیچ فردی نیست که بتواند بدون بروز نشانه دروغ بگوید، اگر قصد دارید متوجه دروغگویی همسر خود شوید این مقاله و تست دروغگویی که در ادامه ذکر شده است را از دست ندهید.
دلایل دروغگویی
ما انسان ها اغلب به دو دلیل دروغ می گوییم:
- از رنج یا درد دیگران جلوگیری کنیم
- سود یا منفعتی ببریم
اکثر افراد هنگام دروغگویی احساس پشیمانی، گناه و ناراحتی دارند و به سختی می توانند این احساسات را پنهان کنند مخصوصا اگر به یکی از نزدیکان خود دروغ بگویند، اگر فردی که به او دروغ می گویید از لحاظ عاطفی و احساسی به شما نزدیک تر باشد کار شما بسیار سخت تر می شود و بیش تر درگیر عذاب وجدان می شوید.
برای دقت بیش تر و آشنایی بهتر با افراد دروغگو بهتر است مقالاتی در مورد زبان بدن بخوانید و به این علم آشنا شوید.
متاسفانه راه صد در صدی برای تشخیص دروغ وجود ندارد ولی همان طور که گفته شد حتی دروغگویان حرفه ای نیز نشانه هایی دارند که به وسیله آن می توانید آن ها را شناسایی کنید، در هنگام پاسخ به این تست ها افرادی که دروغگو حرفه ای هستند اضطراب کمی دارند و برعکس افراد صادق استرس و اضطراب بیش تری دارند.
به پاسخ سوالات زیر به عنوان یک سرنخ نگاه کنید این سوالات به شما کمک می کنند تا در آینده بهتر بتوانید متوجه دروغ های همسر خود بشوید و آن ها را شناسایی کنید.
به پرسش های قسمت اول تنها آقایان و به پرسش های سری دوم ها خانم ها پاسخ دهند، جمله هایی را علامت بزنید که بیش تر به رفتارهای همسر شما نزدیک است و همسرتان را در آن موقعیت ها توصیف می کند، حتی می تواند برای برخی از سوالات هیچ کدام را علامت نزنید و برای برخی از سوالات هردو گزینه ای که فکر می کنید نزدیک به رفتار همسرتان است را انتخاب کنید.
بخش اول
تنها آقایان به سوالات زیر پاسخ دهند:
- هنگامی که درب جاکفشی را باز می کنید متوجه می شوید که کفش های همسرتان بیش تر جاکفشی را پر کرده است سپس چشم های تان به یک جفا کفش جدید که تاکنون ندیده بودید می افتد که به نظر می آید همسرتان تازه آن را خریده باشد، مشخص است که همسرتان بدون اطلاع شما کفش جدیدی خریده است، هنگامی که این موضوع را با او درمیان می گذارید، پاسخ او چیست؟
1) می گوید اوه…آره یادم رفت به تو بگویم آن کفش…خیلی جذابه نه؟! سپس فریبکارانه و درحالی که دست و پای خود را گم کرده است لبخند ملیحی می زند.
2) بحث را عوض می کند و من و من می کند سپس می گوید، اوه..آن کفش ..خب خیلی وقت پیش آن را خریده ام… اما هنوز آن را نپوشیده ام.
3) در حالی که به صورت کاملا واضح به او برخورده و ناراحت شده است با لحنی غیر دوستانه، عصبانی و پرخاشگرانه می گوید از دوستم قرض گرفته ام یعنی حرف من را باور نمی کنی؟
4) کدام کفش ها؟ من همچین کفشی ندیده ام. این را می گوید و سپس طوری رفتار می کند که انگار فراموش کرده است و می رود و زیر لب می گوید..عجیب است نمی دانم آن کفش ها از کجا آمده اند.
5) اوه آن کفش ها..خیلی ارزان بودند، فکر کردم چون قیمت خیلی عالی داشت باید آن را بخرم. باور کن قیمت بسیار مناسبی داشت! این را با لحنی غیرمعمولی و بلند تر از همیشه بیان می کند.
- زمان زیادی است که به نامزد( همسر) خود مظنون شدید که وقتی ادعا می کند با بهترین دوستش مشغول بازی تنیس است به مکان دیگری می رود، یک روز بعد از ظهر به صورت غیرمستقیم در این باره از او سوال می کنید چه اتفاقی می افتد؟
1) در حالی که احساس می کند به وی بی احترامی شده است می گوید، قسم می خورم با سارا تنیس بازی می کردم(اما با وجود این کمی صدایش می لرزد)
2) با عصبانیت و آشفتگی زیاد از شما می خواهد که با دوست او تماس بگیرید تا بفهمید که با صداقت رفتار کرده است یا خیر حتی بلند می شود و تلفن را برایتان می آورد اما در همان لحظه یکی از پلک هایش می پرد.
3) دست هایش را با نگرانی زیاد به هم می مالد سپس ادعا می کند که مشغول بازی تنیس بوده و می گوید چطور می توانی به من چنین تهمتی بزنی.
4) در حالی که کاملا سردرگم و متحیر است می گوید دلیلی ندارد به تو دروغ بگویم! در همین حالت از پاسخ دادن به سوالات بعدی طفره می رود و بیان می کند که ادامه این مکالمه و بحث احمقانه است.
5) قیافه حق به جانب به خود می گیرد و با عصبانیت شما را متهم به رفتار احمقانه و سوء ظن بی دلیل می کند و بیان می کند که تا به حال مرتکب چنین اشتباهی نشده است و از طرفی هیچ تمایلی به انجام چنین کار احمقانه ای ندارد اما در حالی که مشغول گفتن این جملات است گوشه دهانش به صورت غیر ارادی تکان خورده و مردمک چشم هایش تنگ می شوند.
- می خواهید ماشین خود را تمیز کنید و برای این کار به دنبال شلوار لی کهنه خود می گردید که قبلا آن را برای این کار کنار گذاشته بودید با این که همه جا را می گردید آن را پیدا نمی کنید، در حالی که متعجب مانده اید از همسر خود می پرسید که آن را دیده است یا خیر. چه پاسخی می شنوید؟
1)با عصبانیت سر شما داد می زند:« تقصیر من نیست که نمی تونی شلوارت رو از توی اتاق بهم ریخته ات پیدا کنی این مشکل خودته» و با عصبانیت اتاق را ترک می کند.
2) صورتش قرمز می شود، رویش را بر می گرداند و زیر لب با صدایی که به سختی قابل تشخیص است می گوید:« راستش نمی دانم آن شلوار کجاست.»
3)«شاید توی ماشین…لباس شویی باشه» سپس در حالی که هیجان زده شده است با ظاهری دوستانه می گوید:« چرا از آن یکی شلوارت استفاده نمی کنی.»
4)« نمی دانم» این را می گوید و با عجله پیشنهاد می دهد« شاید بتوانم بهت کمک کنم پیدایش کنی» این درحالی است که قبلا در پیدا کردن هیچ چیز به شما کمک نمی کرده است.
5) می گوید « اوه..آن شلوار چند روز پیش آن را شستم و احساس کردم آب رفته است برای همین آن را دور انداختم می خواستم زودتر به تو بگویم ولی..» یا می گوید « لک روی آن پاک نمی شد برای همین مجبور شدم آن را دور بیندازم.»
- به تازگی به همراه همسرتان خانه یا ماشین خریده اید و با یکدیگر قرار گذاشته اید که کم تر پول خرج کنید و صرفه جویی کنید و شما این قول را با وجود همه این سختی ها نگه داشته اید ولی متوجه می شوید که همسرتان یک پیراهن بسیار زیبا و گران قیمت خریده است، همسر شما چگونه این ولخرجی خود را توجیه می کند؟
1)ادعا می کند که یکی از بهترین دوست هایش آن را به او هدیه داده است تا خوشحالش کند و در حالی این را می گوید که دستش را جلوی صورتش گرفته است یا به ناخن هایش خیره شده است و از تماس چشمی خودداری می کند.
2) بی آنکه احساس گناه کند و عذاب وجدان داشته باشد با صدایی که از حد معمول بلند تر است می گوید:« عزیزم، مثل این که دوست داری دعوا راه بیندازی.»
3)سوال شما را نادیده می گیرد و به آن پاسخ نمی دهد و در عوض می گوید:« لباس دیگه ای نداشتم دوست داری برهنه برم سر کار؟»
4)درحالی که دست پاچه شده است می خندد و سعی می کند شما را فریب دهد پس می گوید:« لباس جدیدی که خریدم انقدر به من می آید که فردا کسی بجز من دیده نشود.»
5)درحالی که شرمنده و خجالت زده شده است دماغش را می خاراند و می گوید:« راستش خیلی ارزان بود..یعنی حراج کرده بودند. چون دوستم هم یک دست خرید به من هم تخفیف دادند.»
- مادرتان شما و همسرتان را برای جمعه به ناهار دعوت کرده است و اگر یکی از مهمان ها دیر کند ناراحت می شود ولی دوستتان پیش از ظهر به دیدن دوست خود می رود و قول می دهد که زود برگردد البته این اتفاق نمی افتد، چه توضیحی برای این کار خود ارائه می دهد؟
1)تمامی اتفاقات و وقایعی که پیش آمده است را با جزئیات بیان می کند اما دلیلی برای دیر آمدن خود ارائه نمی دهد.
2)با زیپ کاپشن خود بازی کرده، از تماس چشمی اجتناب می کند و می گوید:«تقصیر سحر بود، او مدام اصرار کرد که بیش تر بمانم می توانی زنگ بزنی به او و بپرسی.»
3)صدایش را کمی بلند می کند و می گوید:« خب ببخشید تقصیر من نبود، ماشین روشن نمی شد و باتری تلفنم هم تمام شده بود نمی توانستم خبر بدم.»
4)تنها به گفتن این جمله اکتفا می کند که:«تقصیر من نبود می خواهی باور کن می خواهی نکن»
5)سعی می کند تقصیر را گردن مادر شما بیندازد و می گوید او با سختگیری های بیش از حد مهمانی را خراب می کند.
بخش دوم
به پرسش های زیر فقط خانم ها پاسخ بدهند.
- قرار است همراه با یکی از همکارانتان به کنسرت بروید که در ثانیه آخر دوستتان قرار را لغو می کند، به همین دلیل زودتر از همسرتان به خانه می رسید و هنگام گوش کردن به پیام های پیامگیر صدای زنی را می شنوید که می گوید با من تماس بگیر. اگر این موضوع را با همسرتان مطرح کنید واکنش او چه خواهد بود؟
1)با داد و فریاد می گوید:« من چه می دانم کیست؟ اصلا همچنین آدمی را نمی شناسم.»
2)می گوید:«عزیزم نمی دانم کیست، احتمالا شماره اشتباهی گرفته است.» این را در حالی می گوید که سرش در کیفش است و دنبال چیزی می گردد.
3)«احتمالا کسی خواسته مارا اذیت کند و مزاحم ما شده است.» این را در حالی می گوید که به شما نگاه نمی کند.
4) با عصبانیت و پرخاشگری دست به مقابله می زند و می گوید:« اجازه دارم بعد از یک روز کاری سخت استراحت کنم؟ اصلا می گذاری آب خنک از گلوی من پایین برود؟ دیگر حوصله مسخره بازی های تورو ندارم و خسته شده ام.»
5)به شما نگاه می کند و با چشمانی معصوم می گوید:« به خدا قسم چنین آدمی را نمی شناسم به روح مادرم قسم.»
- مدت ها است که می خواهید با همسرتان به یک تئاتر معروف بروید که بلیط هایش در همان روز اول به فروش می رود، از قبل از او خواسته اید که بلیط ها را تهیه کند ولی متوجه می شوید که او فراموش کرده است، ناراحت شده و از او می پرسید که چرا بلیط ها را تهیه نکرده است. پاسخ او چه خواهد بود؟
1)عصبانی می شود و سر شما داد می زند و هرچقدر هم که سعی می کنید صدای خود را پایین نمی آورد، سپس می گوید که دوست ندارد همراه با شما به جایی برود.
2)داستانی طولانی و با جزئیات تعریف می کند که چرا نتوانسته بلیط بخرد و در بین جملات خود از عباراتی مانند”به خدا” و ” باور کن” استفاده می کند.
3)داستانی طولانی تعریف می کند که چگونه تمام تلاش های خود را برای خرید بلیط انجام داده است و در میان حرف های خود مدام چشمانش را می مالد یا نوک دماغش را می خاراند.
4)به شما به زور لبخند می زند انگار ناراحت شده است و می گوید که پیش از آن تمام بلیت ها فروخته شده است و اگر به موقع نیز اقدام می کرد بلیت پیدا نمی کرد.
5)سعی می کند حواس شما را پرت کند، اما متوجه می شوید که صورتش سرخ شده است.
- سالگرد ازدواج شما است، همسرتان صبح زود سر کار می رود و تا شب که به خانه برمی گردد شما هدیه او را در جعبه ای می گذارید و وقتی می رسد شروع به روزنامه خواندن می کند و مطمئن هستید که حواسش به شما نیست و سالگرد ازدواج را فراموش کرده است.با احتیاط تمام در این مورد جویا می شوید اما مواظب هستید که او را سرزنش نکنید. واکنش او چیست؟
1)ادعا می کند برای شما هدیه خریده ولی آن را در ماشین جا گذاشته است سپس بیرون می رود و ده دقیقه بعد با یک دسته گل که به تازگی خریده است باز می گردد و لبخند می زند مشخص است که از شما می خواهد او را ببخشید.
2)با قاطعیت و صدایی که از همیشه بلندتر است می گوید:«عزیزم مجبور نیستیم عشق و علاقه خود را با مادیات به هم نشان بدهیم.»
3)تقصیر را گردن منشی خود می اندازد و او را مقصر دانسته و با دستان در جیب شما را نگاه می کند.
4)کمی در خانه قدم می زند و ادعا می کند که هدیه خود را در خانه گذاشته ولی آن را گم کرده است سپس روز بعد هدیه را به شما می دهد و می گوید که آن را پیدا کرده است.
5)من من می کند و بدون این که دلیلی داشته باشید سعی می کند بحث را منحرف کند.
- شما و همسرتان برای سال نو به یک مهمانی دعوت شده اید، این مهمانی رسمی است و می خواهید زیبا و مرتب به نظر برسید، چندین لباس را امتحان می کنید و سرانجام همان لباس اول را انتخاب می کنید. سپس نظر همسرتان را می پرسید چه پاسخی به شما خواهد داد؟
1) می گوید« فوق العاده شدی عزیزم» اما به شما نگاه نمی کند.
2)چند بار گره کروات خود را تنظیم می کند با این که کرواتش مشکلی ندارد و زیر لب می گوید:« دیرمان شد خوبه دیگه زودتر باید بریم.»
3)سعی می کند چهره صادقانه ای داشته باشد و می گوید:« تو که می دانی همیشه از نظر من زیبا ترین هستی.»
4)می گوید:« تو همیشه زیبایی عزیزم چرا باید دروغ بگویم؟»
5)«خیلی عالیه» این را می گوید و از اتاق خارج می شود.
ارزیابی پاسخ های آزمون دروغ سنج
صرف نظر از اینکه همسر شما و خودتان به پرسش های بخش های اول و دوم پاسخ دادید، در هر سوال بیش از یک گزینه را انتخاب کردید می توانید مطمئن باشید که همسرتان به شما دروغ گفته است یا خیر.
اگر دفعات زیادی به همسرتان مشکوک می شوید و تعداد زیادی از موقعیت های گفته شده در گزینه ها را تجربه کرده اید و رفتارها و واکنش های او را تجزیه و تحلیل کرده اید، حتما باید در این رابطه با یک مشاور خانواده خوب صحبت کنید. توجه داشته باشید که برخی از نشانه ها و علایمی که در این گزینه ها به آن اشاره شده است به این معنی است که فرد تا حدی فشار، اضطراب و تنش دارد و هرگز به معنای این نیست که به شما دروغ می گوید.
البته درصد بسیار اندکی از افراد نشانه های ظاهری نداشته و هنگام دروغ گویی تنش و اضطرابی ندارند. برخی از سیاست مداران در دروغگویی و عوام فریبی مهارت زیادی داشته و از زبردستی خاصی برخوردار هستند که هرگز نمی توان هیچ نشانه ای در چهره یا صدای آن ها دید، این افراد چنان دروغ های خود را باور می کنند که علائم ظاهری آن بروز پیدا نمی کند.
البته بسیاری از دروغ گویان نشانه های ظاهری مبنی بر دروغگویی و عدم صداقت خود را بروز می دهند.
تحقیقات بسیاری نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان مهارت های بیش تری در شناسایی و ردیابی دروغ های دیگران دارند.
تصاویر MRI مغز چنین نشان می دهد که زنان به طور متوسط برای تبادلات و ارتباطات رو در رو چهارده تا شانزده بخش نیم کره راست و چپ مغز خود را به کار می گیرند.
فعالیت این مراکز منجر به کشف رمز واژگان، لحن و حالت صدا و نیز تغییر حالت های بدن و چهره می شوند. آنچه را که احساسات و غرایض بیدار زنانه می نامیم نتیجه فعالیت همین قسمت های مغز است.
تعداد این مراکز در مغز آقایان بین 4 تا 7 مرکز بوده و بیش تر در جهت توانایی های فضایی و سه بعدی رشد کرده است و در بخش توانایی های ارتباطی ضعف دارد.
این همان امری است که به زنان کمک می کند تا همزمان با صحبت کردن بتوانند گوش دهند و معانی جملات را کشف و درک کنند.
پاسخ تست
اگر فقط یک گزینه را برای هر یک از پرسش ها انتخاب کرده اید احتمال دروغگویی همسرتان کم است، اگر بیش از یک گزینه انتخاب کرده اید احتمال دروغگویی همسرتان وجود دارد و اگر بیش از دو گزینه برای هر سوال انتخاب کنید همسر شما به احتمال زیاد دروغگوی بزرگی است.