آیا می دانید طرحواره بازداری هیجانی چیست و چه خصوصیاتی در فرد به وجود می آورد؟ انسان ها سرشار از احساسات هستند و این احساسات برای آن ها منافع بسیاری دارد و اگر بتوانند این احساسات را کنترل کنند و به موقع احساسات و هیجانات را بیان کنند به سلامت روانی خود کمک کرده اند اما اغلب افراد این توانایی را ندارند و بیشتر در تله یا طرحواره بازداری هیجانی گرفتار می شوند.
این طرحواره باعث می شود تا فرد احساساتی مانند خشم، شادی، محبت و صمیمیت را بیان نکند و از آن ها فردی به عاطفه می سازد، شناخت نشانه ها و ریشه های این طرحواره کمک می کند تا بیماری را بهتر درک کنند و اقداماتی برای درمان آن انجام دهند.
طرحواره بازداری هیجانی چیست؟
محدودیت هیجانی نشانه های بارز افرادی می باشد که دچار طرحواره بازداری هیجانی شده اند، آن ها احساسات و هیجانات خود را بیان نمی کنند و به لحاظ عاطفی بی تفاوت هستند و همیشه خویشتن داری می کنند. آن ها احساساتی مانند پرخاشگری و خشم را به شدت کنترل می کنند و همیشه خویشتن داری می کنند و به موضوعاتی مانند صمیمیت اهمیت نمی دهند زیرا آن ها می ترسند که اگر هیجاناتشان را بروز دهند نتوانند آن ها را کنترل کنند و به کلی کنترل آن را از دست بدهند.
دلایل بسیاری وجود دارد که افراد احساسات خود را مخفی می کنند و آن ها را بیان نمی کنند که اغلب آن ها شامل ترس از طرد شدن، شرم و خجالت، منطق گرایی افراطی و بی اعتنایی به عواطف می باشد.
نشانه های گرفتار شدن در تله بازداری هیجانی
در صورتی که نشانه هایی که در زیر بیان شده است را در خود مشاهده می کنید احتمالا دچار طرحواره بازداری هیجانی شده اید.
- نیازهای هیجانی خود را نادیده می گیرید و بر عقلانیت کامل متمرکز می شوید و کارهای خود را بر روی قانونمندی انجام می دهید و کارهای روزمره پایبندی زیادی دارید، و افرادی انعطاف ناپذیر و سخت گیر به نظر می رسید.
- اغلب این محدودیت هیجانی و کنترل افراطی احساسات بر روی افراد مهم زندگی تان هم اعمال می شود و شما احساسات منفی و مثبت خود را به اعضای خانواده تان نیز نمی گویید.
- افرادی که مبتلا به طرحواره بازداری هیجانی هستند کودک خودانگیخته خود را محدود می کنند و بر آن کنترل افراطی دارند به طوری که طبیعی رفتار کردن را فراموش می کنند.
- اصلی ترین احساسات که افراد آن ها را بیان نمی کنند و جلوی آن را می گیرند شامل خشم، برانگیختگی جنسی، خوشحالی، محبت و عشق می باشد.
- افراد مبتلا همیشه نگران هستند که اگر خشم و عصبانیت خود را کنترل نکنند آسیب های احساسی و جسمانی به دیگران وارد خواهند کرد.
- خشم و رنجش بسیاری نسبت به اطرافیان خود حس می کنند اما هرگز آن را بیان نمی کنند تا باعث رنجش آن ها نشوند.
- نشانه های این طرحواره در بسیاری اوقات با اختلال وسواسی جبری هم کوشانی دارد.
- نمی توانند احساسات خود را بیان کنند و این امر در مقابل دیگران بسیار برای آن ها سخت می باشد.
- از این که دیگران فکر کنند آدم عصبی و یا ناراحتی می باشد بسیار نگران اند.
- بسیاری از افراد خیال می کنند که آن ها افرادی بی احساس و بی عاطفه هستند.
ریشه های بروز طرحواره بازداری هیجانی
افراد که گرفتار این طرحواره می شوند مشکلات عاطفی بسیاری را تجربه می کنند و آسیب های روانی را متحمل می شوند، منشا و ریشه این طرحواره در کودکی و نوجوانی افراد می باشد و بسیاری از این طرحواره ها در بستر خانواده شکل می گیرد.
خانواده هایی که بسیار سخت گیر هستند، احساسات فرزندشان را سرکوب می کنند و آموزش های اشتباهی در مورد کنترل هیجان به فرزندشان می دهند که باعث ترس از بیان هیجانات یا نیاز های آن ها می شود، رفتار نامناسب خانواده ها باعث تقویت طرحواره بازدارنده هیجانات می شود.
یکی از ریشه های تحولی این بیماری این می باشد که کودکان زمانی که هیجانات و احساسات خود را بروز داده اند از طرف والدین مورد سرزنش، تنبیه و شرمساری قرار گرفته اند و همچنین خانواده ها باورهای زیربنایی اشتباه در کودک نهادینه کرده اند که صحبت کردن در مورد احساسات و ابراز هیجانات پیامدهای خوبی برای آن ها ندارد و اگر احساسات خود را کنترل کنند عملی پسندیده و قابل قبول انجام داده اند.
آسیب هایی که بازداری هیجانی در روابط عاطفی ایجاد می کند
اگر در روابط عاطفی بازدارنده عاطفی غالب شود باعث می شود تا در میان افراد نشانه های زیر به وفور دیده شود.
- عدم بیان احساسات
- عدم گفتن حرف هایی که در دل مانده است.
- ناتوانی در نه گفتن
- تلاش زیاد برای نشان دادن عقل و منطق گرایی
- کنترل شدید احساسات
افرادی که مبتلا به طرحواره بازدارنده هیجانی هستند در ابتدای رابطه عاطفی جذب افراد هیجانی و تکانشی می شوند و متخصصان اعتقاد دارند که دلیل این کار ناخودآگاه افراد می باشد زیرا دوست دارند کودک درون خود انگیخته فرد را آشکار کند.
زمانی که فرد هیجانی با فرد بازدارنده هیجانات ازدواج می کند رابطه عاطفی آن ها به سمت قطبی شدن پیش می رود و متاسفانه خصوصیاتی که در ابتدا رابطه آن ها را شیفته و عاشق یکدیگر می کند به مرور زمان از بین می رود به طوری که فرد بازداری کننده همسر هیجانی خود را سرزنش و شرمسار می کند و همسر هیجانی احتمال دارد فرد بازداری کننده را به خاطر شخصیت خویشتن دار و بی عاطفه اش تحقیر و سرزنش کند.
تکنیک های درمان بازداری هیجانی
هدف درمان خود انگیخته و خود جوش شدن بیمار می باشد در فرایند درمان به افراد کمک می شود تا هیجاناتی که پس زده اند و پنهان کرده اند به شیوه ی مناسب ابراز کنند و در مورد آن ها حرف بزنند و در فرایند درمان فرد یاد می گیرد تا خشم خود را ابزار کند و در فعالیت های شیطنت آمیزی که دوست دارد شرکت کند و برای عاطفه و احساسات خود به اندازه عقل و منطقش ارزش و احترام قائل باشد.
در این صورت دیگر احساساتش را کنترل نمی کند و دیگران را به خاطر هیجاناتش سرزنش نمی کند در این زمینه تکنیک های درمانی مختلفی وجود دارد که موثرترین و مفید ترین آن ها راهبردهای شناختی، تجربی و رفتاری می باشد.
- راهبردهای شناختی
افرادی که طرحواره بازدارنده هیجانات دارند هیجاناتشان را ابراز نمی کنند تا شرمنده یا تحقیر نشوند و راهبردهای شناختی به آن ها کمک می کند تا برداشت های خود را اصلاح کنند و قضاوت های بهتری در مورد اتفاقات داشته باشند به گونه ای که با دیگران احساس راحتی کنند و نگران بروز اتفاقات و حوادث ناگوار نباشند.
فردی که گرفتار طرحواره بازداری شده است توسط باورهای خود اسیر شده و برای آن که از آن ها رهایی یابد باید باورهای مخرب و آسیب زننده خود را تغییر دهد، باورهایی که به او می گوید کسی نباید متوجه نیازها و احساسات او شود و هیچ کس نباید متوجه شود که ذهن او درگیر چه چیزی است و به چه چیزی فکر می کند و اگر کسی از احساساتش باخبر شود تنهایش می گذارد و رهایش می کند.
در درمان شناختی بر روی بازسازی هیجانات تاکید می شود هیجانات و احساساتی که در کودکی برآورده نشده است باید بازبینی شود و فرد در این راهبرد به کمک مشاور و درمانگر ابراز هیجانات و احساسات خود را کم کم شروع می کند و شخص مراجعه کننده برای درمان باید متوجه شود که ابراز خواسته ها و احساساتش نه تنها باعث ناراحتی دیگران نمی شود بلکه باعث می شود دیگران با او راحت تر باشند و یکدیگر را بهتر درک کنند.
- تکنیک های تجربی
یکی از تکنیک های درمان طرحواره بازداری هیجانی این است که فرد برای کودک درون خود به والدینی مهربان تبدیل شود و دست از کنترل کردن بیش از حد او بردارد و با خود مهربان باشد، فرد باید به یاد آورد که در گذشته چه زمانی های احساسات خود را مخفی می کرده است و بعد با شناخت آن ها کنترل کردن را کنار بگذارد و احساساتش را ابراز کند.
در تکنیک تجربی فرد به کمک درمانگر یک تصویر سازی ذهنی از موقعیت های مهم دوران کودکی اش بازسازی می کند و هیجانات مرتبط با آن را ابراز کرده و با صدای بلند آن ها را بازگو می کند.
در این روش ابتدا درمانگر و بعد مراجعه کننده وارد تصویر ذهنی می شوند و نقش والد مهربان و یا بزرگسال سالم را برای کودک بازداری کنده ایفا می کنند، این والد مهربان به کودک تسلی می دهد و به او کمک می کند تا شرم و خجالت را کنار بگذارد و احساسات خود را ابراز نماید.
در این مرحله احتمال دارد که مراجعه کننده خشم و عصبانیت خود را به خاطر از دست دادن کودک خود انگیخته اش بروز دهد.
- تکنیک های رفتاری
موفقیت آمیز بودن روش های درمانی به تکرار و تمرین نیاز دارد به گونه ای که هر جایی که نیاز بود فرد احساسات خود را به درستی ابراز نماید و مجبور شود احساسات و عواطفش را بیان کند و بهترین کار این است که شخصی که بازداری هیجانی دارد تمرین کند و احساسات خود را با صدای رسا و بلند بیان کند و سعی کند بیشتر از قبل جملات احساسی استفاده نماید.
فرد می تواند تفریحات خود را افزایش دهد و با بیان آزادانه هیجاناتش آرامش را بهتر تجربه کند برای درمان ایفای نقش های رفتاری و تکالیف خانگی اهمیت بسیاری دارد.
فردی که تحت درمان است گاهی اوقات می تواند به صورت خودانگیخته و بدون برنامه ریزی رفتار هایی را انجام دهد و به فعالیت های گروهی بپردازد و خودش را سرگرم کند و از طریق فعالیت های ورزشی و رقابتی خشم و پرخاشگری خود را بروز دهد.
درمانگر سعی می کند تا تکالیف رفتاری متناسبی را طبق سلسله مراتبی طراحی نماید و در اختیار فرد قرار دهد به طوری که کنترل افراطی او به تدریج کم شده و کاهش یابد.
سوالات متداول
- طرحواره بازداری هیجانی چه پیامدهایی به همراه دارد؟
مهم ترین پیامد و آسیب های این طرح واره در روابط عاطفی می باشد زیرا فرد احساساتش را ابراز نمی کند و نمی تواند رابطه خود را به گونه ی سالم و جذاب پیش ببرد.
- آیا طرحواره بازداری هیجانی قابل درمان است؟
بله با استفاده از روش ها و تکنیک های مختلف می توانید این طرحواره آسیب زا را درمان نمایید البته باید به این نکته توجه داشته باشید که درمان بدون کمک یک فرد متخصص امکان پذیر نمی باشد و باید حتما از یک روانشناس کمک بگیرید.