افراد درون گرا با چه کسانی ازدواج می کنند؟

نوشته شده برای at 5:41 ب.ظ
368 0

درون گرایی و برون گرایی دو تیپ شخصیتی متضاد هم هستند، بنابراین آشنایی با ویژگی های این دو تیپ شخصیتی پیش از ازدواج مهم می باشد، در این مقاله به اینکه افراد درون گرا با چه کسانی ازدواج می کنند و ویژگی ازدواج افراد درونگرا پرداخته شده است.

اگر شخصیت افراد را یک طیف یا پیوستار در نظر بگیریم، در یک سر طیف درون گرایی قرار می گیرد و در سر دیگر طیف، برون گرایی و افراد از نظر شخصیتی در نقاط مختلف این طیف قرار می گیرند، اگر پیوستار را به دو نیمه تقسیم کنیم، از وسط طیف به سمت درون گرایی، افراد درون گرا قرار دارند و از وسط طیف به سمت برون گرایی، افراد برون گرا قرار دارند. طبیعی است که هرچه از وسط طیف فاصله بگیریم، نمره درون گرایی و برون گرایی فرد افزایش می یابد و هرچقدر که به وسط طیف نزدیک تر شویم، نمره درون گرایی یا برون گرایی فرد کاهش می یابد.

برای اندازه گیری و به دست آوردن نمره درون گرایی و برون گرایی افراد، تست شخصیت وجود دارد، اما بدون تست و با مشاهده ویژگی های شخصیتی افراد هم، تا حدود زیادی می توانیم به درون گرایی و برون گرایی شان پی ببریم.

ویژگی افراد درون گرا و برون گرا

افراد درون گرا، از تمرکز بر دنیای درونی و ذهنی خود لذت می برند و از خلوت، سکوت و تنهایی، انرژی می گیرند،

در مقابل، افراد برون گرا  تمایل زیادی به حضور در جمع دارند و جمع های شلوغ دوستانه و مهمانی های خانوادگی می تواند تاثیر مثبتی بر روحیه آنها بگذارد.

افراد درون گرا، زمانی که در جمع هستند انرژی روانی زیادی را صرف می کنند و بعد از حضور در جمع های شلوغ، برای اینکه بتوانند انرژی خود را مجدد بازیابند، نیاز به سکوت و تنهایی دارند، اما چیزی که افراد برون گرا را خسته و کلافه می کند تنهایی و انزوا است و برای اینکه فرد برون گرا بتواند مجدد انرژی بگیرد نیاز به این دارد که با دوستان خود برنامه تفریحی و دورهمی تدارک ببیند یا اینکه در یک جمع شلوغ قرار بگیرد.

واضح است که افراد درون گرا دوستان کمتری نسبت به افراد برون گرا دارند. در واقع می توانیم بگوییم که افراد درون گرا به سختی با دیگران صمیمی می شوند و صحبت کردن و برقراری ارتباط با اشخاص مختلف، برای آن ها لذت چندانی ندارد، اما با وجود محدود بودن دایره دوستی این افراد، دوستی های عمیقی را در آن ها مشاهده می کنیم، یعنی ممکن است فرد، یک دوست یا نهایتا دو دوست صمیمی داشته باشد ولی مدت زمان این ارتباط و عمق آن بسیار زیاد است.

در واقع می توانیم بگوییم، چون افراد درون گرا، در انتخاب دوستان خود حساسیت زیادی به خرج می دهند و با اشخاص محدودی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین برای حفظ آن روابط محدود تلاش زیادی می کنند، اما دایره ارتباطات افراد برون گرا بسیار گسترده است، اگر از نحوه آشنایی فرد برون گرا با دوستانش سوال شود، ممکن است پاسخ هایی نظیر در اتوبوس با او آشنا شدم، در کتابخانه با او هم صحبت شدم و از او بسیار خوشم آمد، در فروشگاه لباس باهم دوست شدیم و غیره را از او بشنوید.

طبیعی است که هر چقدر که حساسیت کمتری در انتخاب دوستان وجود داشته باشد عمر روابط نیز کمتر خواهد شد، هرچند که افراد برون گرا هم ارتباطات عمیق دوستانه زیادی دارند.

کتاب خواندن و تفکر و تعقل می تواند به افراد درون گرا انرژی زیادی را منتقل کند، چون کتاب می تواند باعث شود آن ها به دنیای درونی خود سفر کنند، در واقع یکی از مهمترین راه های کسب دانش و اطلاعات و همچنین یکی از تفریحات لذت بخش، برای افراد درون گرا، کتاب خواندن است، در این بین اگر چه برون گراهایی هم هستند که از کتاب خواندن لذت زیادی می برند، اما نشستن طولانی مدت در یک مکان و تمرکز بر یک کتاب خاص، می تواند افراد برون گرا را، خیلی زود خسته کند، به همین دلیل ترجیح افراد برون گرا این است که از طریق حضور در کارگاه های مختلف و صحبت کردن با افراد مختلف و همینطور تحقیقات گروهی و فعالیت های مشترک و دسته جمعی به اطلاعات خود بیفزایند.

در واقع افراد درون گرا انگیزه و خلاقیت خود را از منابع درونی به دست می آورند اما منبع انگیزه و خلاقیت افراد برون گرا، منابع بیرونی است.

افراد درون گرا بیشتر از آنکه تمایل به حرف زدن داشته باشند، علاقمند به گوش دادن هستند، در واقع می توان گفت آن ها شنونده های بهتری نسبت به افراد برون گرا هستند، چون افراد برون گرا همانقدر که می توانند به حرف های طرف مقابل شان گوش دهند به همان میزان نیز، تمایل و نیاز به صحبت کردن دارند.

ابراز احساسات برای افراد درون گرا کمی سخت است اما در مقابل فرد برون گرا به راحتی از احساساتش صحبت می کند و آن را به دیگران بروز می دهد، در این بین در هنگام مباحثه، صحبت کردن و ابراز هیجان خشم و عصبانیت و همینطور بروز احساس ناراحتی چیزی است که می تواند فرد برون گرا را آرام کند اما چیزی که می تواند در چنین شرایطی فرد درون گرا را آرام کند، سکوت کردن و پناه بردن به گوشه ای دنج و خلوت است.

در مواقع خوشحالی نیز چنین تفاوتی به نظر می رسد، اگر اتفاقی خوشایند رخ دهد، ممکن است فرد برون گرا تمام احساسات خود را بروز دهد، حتی از خوشحالی فریاد بزند و بالا و پایین بپرد، اما فرد درون گرا، واکنش چندانی به موقعیت پیش آمده نشان ندهد، طوری که شاید دیگران فرد را بی تفاوت قلمداد کنند و معتقد باشند که این فرد نسبت به مسئله خاصی توجه ندارد.

توجه به رسومات و اتفاقات حاشیه ای نیز برای افراد درون گرا جذابیت چندانی ندارد.

مشاغل مناسب برای افراد درونگرا

مشاغلی مانند حسابداری، بایگانی، نویسندگی، برنامه نویسی و به طور کلی مشاغلی که انفرادی هستند و نیاز چندانی به ارتباطات گسترده با افراد مختلف ندارند می تواند برای افراد درون گرا بسیار مناسب باشد، اما در عوض مشاغلی که نیاز به ارتباطات گسترده اجتماعی دارند، می توانند برای افراد برون گرا مناسب باشند.

تفاوت جسمانی افراد درون گرا و برون گرا

تحقیقات و بررسی های مختلف اسکن مغزی نشان داده است که قشرهای جلویی مغز که مسئول تفکر و برنامه ریزی هستند در افراد درون گرا بزرگتر از افراد برون گرا هستند، که البته چنین ویژگی در عین حال که می تواند مثبت باشد می تواند زمینه بروز اضطراب و افسردگی را در این افراد بالا ببرد.

همچنین نتایج تحقیقات نشان می دهد که دوپامین که هورمون لذت است و در مواقع هیجانی و لحظه های خوشایند در مغز افراد ترشح می شود، در بدن افراد برون گرا بیشتر وجود دارد، یعنی در هنگام دریافت جایزه و یا برقراری ارتباط با دیگران، دوپامین بیشتری در مغز افراد برون گرا ترشح می شود، بنابراین از این شرایط لذت بیشتری می برند، بنابراین با این تفاسیر و با توجه به تفاوت های جسمانی افراد برون گرا و افراد درون گرا می توانیم نتیجه بگیریم که درون گرایی و برون گرایی ارتباط بسیار نزدیکی با ژنتیک افراد دارد و تغییرات ژنتیکی خاص موجب تفاوت های شخصیتی می شوند، البته که تحقیقات مختلف، ژنتیکی بودن این مسئله را تایید می کنند.

آیا درون گرایی با خجالتی بودن ارتباط دارد؟

نکته قابل توجه این است که درون گرایی ارتباط مستقیمی با خجالتی بودن ندارد، یعنی نمی توانیم بگوییم که علت خجالتی بودن افراد، درون گرا بودن آن ها است، خجالتی بودن در بین افراد برون گرا نیز وجود دارد، همینطور که یک فرد درون گرا هم، می تواند خجالتی باشد اما نمی توانیم بگوییم که یک فرد درون گرا لزوما خجالتی است یا یک فرد خجالتی لزوما درون گرا است، در بسیاری از موارد فرد درون گرا به هیچ عنوان فرد خجالتی نیست و بالعکس اعتماد به نفس بالایی دارد و به خوبی می تواند در جمع صحبت کند اما چیزی که باعث می شود آن ها از حضور طولانی مدت در جمع اجتناب کنند، عدم تمایلشان به حضور در جمع می باشد.

در واقع وجه تمایز درون گرایی و خجالتی بودن این است که فرد خجالتی تمایل به حضور در جمع دارد و اتفاقا در بسیاری از مواقع، از اینکه نمی تواند در جمع حضور داشته باشد ناراحت است، اما فرد درون گرا از تنهایی خود لذت می برد و از بودن در جمع لذت چندانی نمی برد.

افراد درون گرا بهتر است با چه کسانی ازدواج کنند؟

تصور کنید که شما فرد درون گرایی هستید و همانطور که انتظار می رود بیشتر از آنکه تمایل به حضور در جمع های خانوادگی و دوستانه داشته باشید تمایل به سکوت و تنهایی دارید، ترجیح می دهید تعطیلات آخر هفته خود را در منزل بمانید و استراحت کنید، فیلم ببینید، کتاب بخوانید و از این راه انرژی خود را مجدد بازیابید تا بتوانید در طول هفته به فعالیت های لازم بپردازید.

در این بین با فردی ازدواج کرده اید که سرشار از انرژی است، تمایل زیادی به صحبت کردن دارد، برای تعطیلات آخر هفته حتما با دوستان و آشنایان برنامه ریزی می کند و سعی می کند که از هر فرصتی برای تفریحات بیرون از منزل و حضور در جمع های مختلف استفاده کند، تمایل زیادی به صحبت کردن دارد و حتی از کم حرف بودن شما شکایت می کند، بسیار شوخ طبع است و گاهی شوخی هایی می کند که از نظر شما غیر قابل تحمل هستند، بر سر موضوعی خاص با همسرتان به توافق نمی رسید و بحثتان شده است، در آن لحظه تمایل به سکوت و تفکر دارید اما در آن لحظه همسرتان مدام اصرار دارد که در مورد مسئله پیش آمده صحبت کنید و تمایل به تنهایی شما را نوعی بی احترامی و عدم علاقه و بی توجهی قلمداد می کند، آیا این تفاوت برایتان خوشایند است؟

همسرتان در بیان احساسات خود بسیار بی پروا است و به راحتی به شما می گوید که شما را دوست دارد، به بهانه های مختلف به شما هدیه می دهد اما در مقابل، چنین رفتارهایی را از جانب شما دریافت نمی کند یا کمتر دریافت می کند، چون این چنین رفتار کردن برای شما راحت و خوشایند نیست، فکر می کنید در آن لحظه همسر شما چه احساسی دارد؟ آیا طبیعی نیست که احساس سرخوردگی و شکست کند؟ اگر نتواند ویژگی شخصیتی شما را به خوبی درک کند، آیا طبیعی نیست که احساس کند شما به او علاقه ای ندارید؟ آیا از داشتن چنین رابطه ای با همسر خود احساس لذت می کنید؟

پاسخ دادن به این سوال بستگی به موارد مختلفی دارد، اولین و مهمترین مسئله این است که شما و همسرتان در کجای طیف درون گرایی و برون گرایی قرار دارید، آیا تفاوت شما آنقدر زیاد است که نمی توانید همدیگر را درک کنید؟

مسئله مهم دیگر میزان انعطاف پذیری و توانایی پذیرش تفاوت ها است، اگر شما فردی هستید که نسبت به تغییر بسیار حساس هستید و به هیچ عنوان حاضر نیستید که از سبک زندگی خود فاصله بگیرید، طبیعتا نمی توانید با فردی که از نظر سبک شخصیتی و شیوه زندگی با شما تفاوت دارد، کنار بیایید.

همچنین اگر اهل تعامل و گفت و گو نباشید و توانایی درک متقابل نداشته باشید، نیز نمی توانید با شخصی که با شما تفاوت دارد صحبت کنید و بر سر اختلافات به توافق برسید، بنابراین بهتر آن است که به دنبال شخصی برای ازدواج باشید که سبک شخصیتی نزدیک به شما را داشته باشد، هرچند که صرف نظر از اینکه شما درون گرا هستید یا برون گرا، برای اینکه بتوانید ازدواج موفقی داشته باشید نیاز است که بتوانید مهارت گفت و گوی مسالمت آمیز را فرا بگیرید و برای درک شخص مقابل تان تلاش کنید.

اما به طور کلی اگر که تفاوت شما با فرد مدنظرتان برای ازدواج، در حدی است که باعث ایجاد شکاف عمیق بین تان شده، بهتر است که از ازدواج با یکدیگر صرف نظر کنید و فقط به شباهت های ظاهری مثل شرایط خانوادگی، سطح تحصیلات و اعتقادات مذهبی اکتفا نکنید، هرچند که این موارد نیز اهمیت زیادی دارند، اما بی توجهی به شکاف شخصیتی بین دو نفر می تواند منجر به ازدواج ناموفقی شود و باعث شود که هم فرد درون گرا و هم برون گرا بعد از ازدواج، احساس کنند که از طرف نزدیکترین شخص خود، یعنی همسرشان درک نمی شوند و خواسته های شان مورد توجه قرار نمی گیرند.

هرچند که پیدا کردن فردی که دقیقا شبیه به شما باشد امری غیر ممکن است و در بسیاری از موارد تفاوت ها می تواند سبب شود که افراد مکمل هم باشند و ضعف های یکدیگر را جبران کنند اما باید توجه کنید که تفاوت زیاد، نه تنها موجب تکمیل شدن افراد نمی شود بلکه می تواند منجر سرخوردگی و احساس شکست هر دو طرف و در اکثر مواقع یکی از طرفین شود، چون در چنین شرایطی معمولا یک نفر از زوجین کوتاه می آید و از خواسته های خود چشم پوشی می کند.

برای جلوگیری از این مشکل چه کنیم؟

برای اینکه از ازدواج با فردی که تفاوت زیادی با شما دارد جلوگیری کنید، برای شناخت فرد مقابل، قبل از ازدواج زمان بگذارید و تلاش کنید، شناخت شخصیت فرد و پی بردن به تفاوت ها و شباهت های شخصیتی نیاز به زمان دارد، بنابراین برای ازدواج عجله نکنید و سعی کنید با تعامل بیشتر با فرد مقابل و پرسیدن سوالاتی در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت و پی بردن تعاملات و ارتباطات دوستانه به میزان درون گرایی و برون گرایی وی پی ببرید.

مشاوره قبل از ازدواج نیز، یکی از مواردی است که می تواند با گرفتن تست های شخصیت از هر دوی شما، نمره دقیق برون گرایی و درون گرایی شما را نشان دهد و میزان تفاوتتان را مشخص کند.

اگر بعد از ازدواج متوجه این تفاوت شدیم چه کنیم؟

هرچند که بهترین کار، توجه به این تفاوت ها قبل از ازدواج است اما مواجهه با این تفاوت ها بعد از ازدواج، نباید شما را ناامید کند، همانطور که گفته شد اینکه تفاوت در برون گرایی و درون گرایی تا چه حد می تواند مشکل ساز باشد بستگی به این دارد که افراد چقدر انعطاف پذیر باشند و تا چه حد توانایی درک متقابل و گفت و گوی مسالمت آمیز با یکدیگر را داشته باشند، بنابراین اگر که بعد از ازدواج متوجه شدید که تفاوت زیادی با همسرتان دارید، حتما با یک مشاور خانواده و زوج درمانگر صحبت کنید و از او راهنمایی های لازم را دریافت کنید، بهتر است که این کار را به اتفاق همسرتان انجام دهید تا بتوانید نحوه حل مسالمت آمیز اختلافات را فرا بگیرید و توانایی پذیرش تفاوت ها را کسب کنید و همچنین بتوانید به کمک مشاور بر سر رفع نیازها و خواسته های یکدیگر به توافق برسید.

برای دریافت مشاوره پیش از ازدواج و همینطور رفع مشکلات زناشویی بعد از ازدواج می توانید به مشاوران متخصص و مجرب مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، مراجعه کنید و خدمات روانشناختی دریافت کنید.

منبع : افراد درون گرا با چه کسانی ازدواج می کنند؟

بازنشر(Cite this article as):
دکتر ندا. تاپ نیوز: افراد درون گرا با چه کسانی ازدواج می کنند؟. آخرین ویرایش: ژوئن 9, 2021. https://psychology.e-teb.com/?post_type=post&p=6173

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *